Wednesday, April 22, 2009

بابا - نه- آب

نميتونم عكس آپلود كنم نميدونم چرا
خوبي ولي از وقتي از مسافرت برگشتيم همش به من ميچسبي
چند تا كلمه ميگي البته خيلي بجا بكار نميبري ولي مدام تكرار ميكني: بابا - نه - آب
دارم كم كم عادتت ميدم كه با بابات هم بموني و گاهي باهاش ميري بيرون و خوشبختانه خوشت مياد و گريه نميكني
اشتهات اصلا خوب نيست و با بيميلي غذا ميخوري
خوابت هم كم شده و در طول روز يه بار خوب ميخوابي و يه بار هم يه چرت كوچيك ميزني
ديگه با افراد جديد غريبي نميكني و با همه ميخندي


.

No comments: