Wednesday, April 21, 2010

عکس های جدید

یه بار که از پیاده روی بر میگشتیم خسته شدی و همون جا تو پیاده رو نشستی


پای سفره هفت سین


یه قیافه گرفتن برای دوربین



.

نوزده ماه و نیم

کلمات جدیدت داره مرتب اضافه میشه:
بوو (bou) : برو
بو (bo o) : بخور
این ور: این و
اون ور : اون و
عزیز
به همه حیوانات اهلی هم میگی پیش پیشی (از جمله گربه و سگ و جوجه وماهی قرمز و گاو!!!)

دندونهای آسیات هر چهار تاش در اومد و حالا جز اونها و چهار تا دندون بالا و چهار تا پایین ، چهار تا دندون های کنار اونها مونده که کامل در بیاد البته همشون نیش زده ولی خیلی اذیتت می کنه و غذاهای سفت به گریه ات میندازه و چند شبه که درست نمی خوابی

حدودا یک ماه که بعد از پی پی کردن سریع میایی بهم میگی جیش در یعنی بیا پوشک جیشی رو در بیار. یک هفته پیش هم رفتیم برات یه لگن خریدیم و خیلی دوس داری روش بشینی و البته آب بازی کنی. ولی چند بار هم توش جیش کردی و ما رو خوشحال کردی. مامانم میگه این مراحل اولیه خبر کردنته و تا چند وقته دیگه کامل خبر میکنی

چند وقته از خواب که پا میشی گریه نمیکنی و فقط صدام میکنی و میگی ماما بیا. البته شبها هنوز پیش من میخوابی ولی فقط تو اتاق خودت.

دیگه کمک کم داری دختر بابا بودنت رو ثابت میکنی. چند وقته بابات که از سر کار میاد دیگه همش دنبالشی و همه کارات رو باید اون انجام بده. از آب و ویتامین خوردن تا عوض کردن پمپرز. بالاخره بابات هم که تا این 19 و نیم ماه این یه کار آخری رو نکرده بود الان مجبوره شبها عوضت کنه و برات مسواک بزنه و بعد از همه اینها تازه میایی سراغ من که شیر بخوری و بخوابی


.

نوزده ماه

قد: 83 سانتی متر
وزن :ده کیلو و صد گرم

.